خط نوشته های درهم

عندلیب و مندلی

يكشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۰۶ ب.ظ
دلبر مدتی گیر داده بود بزغاله می خواهد. وقتی دکتر گفت که اصلا بزغاله را نمی شود نگه داشت فهمیدیم که تا الان بزغاله ندیده است. مرغ مینا هم که هم گران بود و هم سرت را می خورد. مدتی گیر داده بود که برایش جوجه بخرم. جوجه، جوجه حنایی، سرخ و زرد و حنایی...

یک روز که توی بازار رفتم دنبالش، گفت: به این فروشنده گفتم وقتی بیای برام اردک می گیری. دو تا از شیطان هایش را خریدیم. همان اول رویشان اسم گذاشت. عندلیب و مندلی.

هر روز صبح زودتر بیدار می شود و غذایشان می دهد. باهاشان صحبت می کند. وقتی می بیند که حوصله شان سر می رود او هم شروع می کند به جیک جیک و کواک کواک...

هر روز باید روی تراس را بشورم وگرنه بوی گند همه خانه را برمی دارد. باید صبح های زود ظرف آبشان را عوض کرد. شب ها توی حمام می خوابند و روزها روی تراس هستند. دلبر قرار است برایشان سارافون درست کند تا وقتی مهمان داریم برشان کند. آنقدر هم بهشان غذا می دهد که چینه دانشان ورم کرده است. 

روزها مقیدیم که ظهر به خانه برگردیم و خیلی تنهایشان نگذاریم. نباید سرما بخورند. باید آب تنیشان هم به راه باشد. عندلیب خیلی شیطان است. توی هر سبدی که بکنی از آن بیرون می آید. مندلی ولی خپلو است. عرضه این کارها را ندارد.

وقتی یکیشان گوشه سطل آبشان افتاده بود و نمی توانست دربیاید، دیگری چه سر و صدایی که راه نینداخت ... خانه داشت روی سرمان خراب میشد تا این که دلبر رفت و آن یکی را نجات داد تا این یکی آرام بگیرد. عندلیب و مندلی هم لیلی و مجنونی هستند.

داشتم فکر می کردم که چندماه دیگر که بزرگ شدند چه کارشان کنیم؟ بکشیمشان که دلبر ابدا بگذارد... به کسی بدهیم که کسی خواهان نگه داشتنش نیست. گرفتار شده ایم. 

همه این ها از بی بچه گی است.  یاد جلال می افتم و سنگی بر گورش. باید کم کم به فکر بچه دار شدن باشیم وگرنه اردک تبدیل به مرغابی می شود و مرغابی تبدیل به پیشی و پیشی به سگ و سگ هم که پاچه یمان را می گیرد. مثل بچه های امروزی که پاچه می گیرند...
  • هاشم آبادی

نظرات  (۳)

جوش نزن بابا 
هروقت بزرگ شد بده ش به من 
میدونم سخته ولی یه جوری باهاشون کنار میام 
منتظرم ها
مرده و حرفش.

جوجه؟

 

 

امان از دست این بچه های صنایع...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی